۸

سلامممممممممم...

فردا میخوام پرهیزو بشکنم انگشتمو بزنم تو چشم شیطون کورش کنم بعد از یه هفته از شروع کلاسا برم کلاس...مرسی...مرسی...خجالتم ندید ..خواهش میکنم

دیگه تا ساعت ۱۰ که دانشگاه هستم ...بعدم باید برم کار اموزی احتمالا تا ساعت ۳ بعد ظهر...

بعدم یه سر بیام خونه و بعدم برم دنبال یه ادم گردن کلفت همچین خشن که ساعت ۵ همرام بیاد بریم کلانتری دنبال کارای تصادف و  اینا...ببینیم چیکار بر سرمون میخوان بیارن بلاخره ...تازه یکی از دوستان هم پیشنهاد دادن که خودمو شکل این پیرمردا در بیارم که چون سنم کمتر از طرف مقابل تقصیرا رو میندازن گردن من البته راستم میگه ها قبول دارم حرفتو نیما خان...

خلاصه که قراره فردا خیلی خسته نباشمو اینا...

خب دیگه برم جغد بودنو بذارم کنار برم بخوابم که  دیگه از فردا باید سحر خیز بشم همچین...ولی یه خوبی داره این ساعت ۶:۳۰صبح کلاس تشکیل شدن ما...اونم اینه که حداقل کمتر گرما میخوریم اینم تو این هوای خوب و دلپذیر اینجا... 

فعلا...خوب و خوش و سلامت باشین همگی...بای

نظرات 10 + ارسال نظر
... شنبه 31 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:03 ق.ظ

خب تو باید یه جوری دوستی تو با ما نشون بدی یا نه؟

اره دیگه...کمال همنشین داره اثر میکنه...دی*

... شنبه 31 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:04 ق.ظ

خوابم میاد شدید...تو چقد بیکاری که همش تند تند آش میکنی..

خوب منم خوابم میاد...
چکنیم دیگه...

... شنبه 31 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 03:05 ق.ظ

خب به سلامتی از فردا قراره بهت بگیم خسته نباشی...

اره دیگه...
ولی نیستی دو سه روزه...نمیدونم کجایی...
بابا خسته نباشی نخواستیم...خودت بیا...

الهه تنهایی شنبه 31 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:20 ب.ظ http://myheaven.blogsky.com/

سلام سلامممممممم
خوبی ؟‌چه خبرا ؟‌میبینم که میخوای دانشگاه رو منور کنی از قبل به مسئولین خبر بده تا دم در برات گوسفند قربونی کنن !!!

سلاممممممممممممممم...
خوبم...سلامتی...اره اونم چه منور کردنی...خودشون خبر دارن...دی*

الهه تنهایی شنبه 31 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:22 ب.ظ

راستی الان خوبی ؟؟؟ سر گیجه که نداری ؟ مواظب خودت باش

اره خوبم مرسی...نه حالم خوبه...چشم...شما هم

پردیس شنبه 31 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:30 ب.ظ http://jinglebells.persianblog.com

آی حال می ده یه دونه از این سبیل مصنوعی سفیدا بذااارریی بعد یکمی آرد بپاش رو موهات عصا بردار و برو کلانتری گردن کلفتم نمیخاد یکم آخ و اوخ کنی حله!موفق باشی!

اره خیلیم حال میده...به قول گیلاسی میشم کر کر خنده...
ولی خدا رو شکر بدون پیریه زودرس و گردن کلفت حل شد...

دایانا یکشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:28 ق.ظ http://www.diyana1363.persianblog.com

سلام شما هم خسته نباشید.ان شاالله مشکل تصادف هم حل بشه.بعدم بازم خوبه تا ۳ من که تا ۵ کارآموزی بودم.از ۷

سلام..ممنون...حل شد تا حدودی...مرسی...
خسته نباشی...
مرسی که اومدی

... یکشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:26 ق.ظ

چرا آپ نکردی تو؟؟؟!!

اینگده کار دارم که نگو...
اصن چرا خودت اپ نمیکنی...هاننننننننننننننننننن؟؟؟

نگار یکشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:29 ب.ظ http://khalsehayenamahdood.persianblog.com

ای ولو فکر شو بکن بیفتی زندان ....
فعلا دیرم شده میرم ولی بازم میام ...دارم با دوستان میرم مسافرت در کم ترین فرصت میام پیشتون فعلا بای

ایول عجب فکرایی میکنی تو...
برو خوش باشی...مرسی...منتظرم...خوش بگذره

یلدا یکشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:46 ب.ظ http://nargo0ol.blogfa.com

در این جهان فقط دو چراغ می‌تابید

یکی چراغ خانه‌ء تو بود

به دیگری نمی‌رسیدم هرچه می‌رفتم ......!
تیمارستان من بروزه...

ایوللللللللل به این جهان و به تو...
ممنون..بهتم سر زدم...موفق باشی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد