۴۵

سلام...خوبین..؟؟؟

دیشب با کلی ذوق و شوق و خواستن اومدم که بلاخره بعد از یه هفته اپ کنم اینجا رو یخورده بنویسم واسه خودم که یهویی همه چیز بهم ریخت...

طبق معمول همیشه رفتم سراغ دوستام...وب گیلاسی رو که باز کردمو اون سه..چهار خط نوشتشو خوندم کلی بهم ریختم و ناراحت شدم...

بیشتر شماها میشناسینش گیلاسی رو...

واقعا به خاطر ناراحتیش و اون موضوعی که واسش اتفاق افتاده ناراحتم...

دیگه این شد که هرچی زور زدم بنویسم نشد دیگه گفتم ولش کن فردا...

این شد که الان دیگه در خدمتتونم...

خب تو این هفته دیگه من رو تراکتورو کم کردم البته دور از جون شماها...نه دروغم کجا بود..تراکتوره اومد خودش بهم گفت که روش کم شده...وگرنه من اینقده مطمئن نمیگفتم روش کم شده که...

و بلاخره بعد از اگه اشتباه نکنم ۸۵ روز ماشینمو تحویل گرفتم...

حالا سوارش شدم یه لحظه ترسیدم پریدم پایین به مکانیکه میگم این متورشو ورداشتین که بدنه ماشینو عوض کنیی موتور تراکتور اشتباهی روش نذاشتین دوباره؟؟؟

از بس که این ماشین صداش نا هنجار شده...میگه نه بابا خوابیده بوده یه مدت اینجوری شده ..حالا سوار شو یه چند روز خوب میشه...

اینم که تو این دو روز تا اونجایی که راه داشت سوار شدم خوب نشد که نشد...

دیروز گذاشتم کنار خیابون میخواستم درشو قفل کنم..وقتی قفلش کردم میبینم فقط داره اژیر میکشه..حالا کلید دزد گیرش کجاست..خدا میدونه؟؟؟ تو کاشان داره واسه خودش حال میکنه نامرد بی معرفت...

امروز دیگه بردم درستش کنم نیگاش کرده و گفته تمام سیم کشیاشو داغون کردن این میکانیکا...

خدا خیرشون بده..حالا از صبح تا حالا گذاشتم درستش کنن...

خلاصه اینکه به این نتیجه رسیدم که این ماشین دیگه ماشین بشو نیست...

میخوام بفروشمش...به قول نیما اصلا نتونستم بهش انس بگیرم و باهاش رفیق بشم...

با ماشین باید رفیق شد..حرف زد ..درد دل کرد..کاری که با اون ماشین قبلیه میکردم و هیچ وقتم اگرم خراب میشد نامردی و وسط بیابونو اینجور جاها جام نمیذاشتو خراب بشه...

خلاصه که ابمون تو یه جوب نمیره...

کسی نمیخواد...مث این اگهیه روزنامه ها...فنی سالم...بدنه بی رنگ ..سالم سالم با قیمت مقطوع و منصفانه به فروش میرسد...۰۲۲۴۷۸۲۱۴۱۴۷۸۵۶۳۲۵ تماس بگیرید...

ولی اخرش و ته تهش  یا با کسی که صحبتش پیش میاد به اینجا میرسم و میرسیم که باید خدا رو شکر کنم که خودم مرگیم نشده و یه جمعی رو کلهم از دستم راحت کنم...

خدیا شکرت...همین...

خب این از ماشین و اینچیزا...

دیگه اینکه شنبه ۲۳/۱۰ بنده دوتا امتحان روم به دیوار روم به دیوار گلاب به روتون ریاضی اونم تو یه روز دارم و هنوزم نیگاشم نکردم ببینم کتاباش چه شکلیه...کلاساشم که نرفتم چون غیر حضوری بودم...دیگه خیلی حالی به حولیه کلن...

خب دیگه چه وری دارم بزنم...هومممممممم...

دیگه هیچی همینا...

احساس میکنم خیلی خسته ام دوباره...

خسته شدم از این روزمرگیام...میخوام برم یه جایی که خودمم نمیدونم کجا...

یه جایی که گیر تو هیچ کاری نباشه...

یه جایی که هر کار میکنی یکی از ۱۶ فرس ص خی پا نشه بیاد یه گیری بده...

جایی که ادماش به یاد هم باشنو کمک حال هم..نه اینکه همش فضولی و دخالت تو کار همدیگه...یه چندتای هم که میخوان  اونجوری که راحتن زندگی کنن و کاری به کار کسی نداشته باشن نذارن بقیه ادما...

جایی که پدر و مادرا بچه هاشونو یهخورده هم که شده بفهمن...به درد دلاشون بدون اون قضاوت قبلیی که همیشه تو ذهنشونه گوش بدن و کمکشون کنن...

جایی که بچه ها از فهمیدنشون توسط پدر و مادرا نامردی نکنن و هر غلطی دلشون میخواد بکنن پدر مادر بیچاره هم چیزی واسه گفتن نداشته باشه..چون بچهشه...

جایی که کم دروغ بشنوم...دروغ که جزیی از زندگی ماها شده کاریش نمیشه کرد..حداقل کم باشه تعداد دروغای شاخ داری که تو روز میشنوی از این و اون...

جایی که تو هرکاری اونایی که مدعین خودشونم به ادعاشون یه کوچولو عمل کنن برن دنبالش تحقیق کنن ببینن این ادعاشون اصن صحت داره..درسته نادرسته چه جوریه...

خلاصه که خیلی حرف دارم در این موردا...یه پست کامل باید بنویسم...به قول صمیم به زودی......

دیگه برم...

فقط یه خواهش...واسه گیلاسی دعا کنیین...

من که روسیامو شدیدا بد...با این حال دعاش کردم و میکنم همیشه...یعنی واسه همه دوستای اینجام از صمیم قلبم دعا میکنم هرچند که شاید هیچ فایده ای هم نداشته باشه...ولی از شماها دوستای خوبم که قلباتون پاکه و پر از صفا واسش دعا کنیین...

مرسی از لطف همیشگیه همهتون...

خوش باشین و سلامت...فعلا...

نظرات 32 + ارسال نظر
فاطمه پنج‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:34 ب.ظ

سلام ژیگولو برا من فیلتر شده هر کاری هم می کنم نمی تونم رد شم....

خیلی ناراحتش دم..با گیلاسی چی شده<گریه>

میرم بخونم

سلام فاطمه خانوم...

نمیدونم چی شده..واسه بعضی بچه ها فیلتر شده بود گیلاسی..ولی فک کنم خوب شد؟ یا نه؟

گریه نکن دیگه..افرین...

شاذه پنج‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:22 ب.ظ http://shazze.persianblog.com

سلام .
بابا اینا همه حال ما رو گرفتن. اول صحرا با علیل شدن هومنش بعدم زهرا با مردن خالش، حالا هم که چشممون به گیلاس روشن شد!!!! خدا خودش بخیر کنه. وایییی
همه هم که امتحان دارن و دل نگرون. خوب ایشالا امتحانای همتون خوب بشه، ایشالا دل همه مون دوباره خوش بشه و جمعمون جمع.....
پ.ن ممنون که سر زدی. اگه الان یه فردین داشتم کلی کارش داشتم!!!!!

سلام خانوم...
اره خدایی...اره رفتم خوندم اره بیچاره شوهرش تصادف کرده... اره خدا ایشالا به خیر بگذرونه...
اره دیگه فصل امتحاناته دیگه خب کاریش نمیشه کرد که...اره ایشالا..مرسی...تو هم عصبانی نباش خانوم..درست میشه همه چی...

خواهش میکنم...ایولللللل فردین...

زیتون پنج‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:23 ب.ظ http://zeytoonparvardeh.blogsky.com

سلام ژیگولو لولو ( نیشخند) (چشمک) چطوری؟
آره منم خیلی واسه گیلاسی ناراحیم . چی شده آخه یهویی ؟ ونا که به نظر میومد مشکلی ندارن !!!!
به چشم اعتقاد داری ... نقد اینجا مینویسه به نظر من که چشمشون کردن ... منم براش دعا میکنم .
ولی من دور زیاد نمیشنوم !!!‌سعیم میکنم خوشبین باشم نسبت به گفته های آدما ... . ولی خب اگه یه جایی ین مدلی که میگی یدا کردی به مام بگو ... من قول میدم مقرراتشو کاملا رعایت کنم ...

سلامممممم ایدا خانوم...خوبم مرسی تو خوبی ؟؟؟
نمیدونم..به هر حال مشکله دیگه پیش میاد...اره خب..نمیدونم...
اره اعتقاد دارم...اره شایدم..چشمشون کردن...خدا داند...مرسی از دعا...
خوش به حالت...منم خوش بینم..اگه نبودم که اینجا نبودم که الان...چشم حتما بهت میگم..تو که میدونم قانونشو رعایت میکنی...

پردیس پنج‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:58 ب.ظ

اینقدر طولانیه که فردا انشا.. می خونم فقط درمورد سه خط اول تنها تونستم متاسف شم.گیلاسی رو خیلی دوست دارم.خیلی.

سلام پردیس جان...طولانیه؟؟؟انشا...
اره منم همینطور...

آفساید جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:08 ق.ظ http://lo7e.persianblog.com

سلام! قبل از حال و احوال پرسی عرض شود که معرف وبلاگ شما دینگالیگا خان بودن که لطف عظیمی در حق ما کردن! حال شما!؟ آره وضعیت ایشون هم تاسف آوره ایشاللا همه مشکلات حل بشه موفق باشی

سلام...مرسی از لطف شما و جناب نیما خان گل...خوبم شما چطوری؟
ایشالا...مرسی..شما هم موفق باشی...

پت جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:50 ب.ظ http://chocoholic.persianblog.com

سلامممممممممممممممممم
خوبی؟
گیلاسی امیدوارم زودتر رو به راه شه....
ماشینتم انقدر ازش تعریف کردی انگیزه پیدا کردم که بخرمش!!!! الان همه ی مردم صف کشیدن که ببیننش....
از این آدما نگو که سرم درد می گیره.... من به نتیجه رسیدم شاید به دردت بخوره... هر کسی یه فرمولی داره... یعنی اونایی که فضولن یه فرمول دارن - اونایی که دروغگو هستن یه فرمول... فرمول هر کدومو باید در مقابلشون به کار ببری! اینم از نصیحت مادر بزرگانه ی من!!!! (‌هرجا خودت صلاح دیدی یه شکلک بذار!)
موفق باشی

سلاممممممممممممممممممم...
خوبم مرسی...
منم امیدوارم...فک کنم داره میشه کم کمک ایشالا...
ایوللللللللل انگیزه...قابل شما رو نداره..پیشکش...اره دیگه..:دی
اره خدایی سردردم داره...چه نتیجه ای؟
اره دقیقا...قبول دارم که هرکسی یه فرمولی داره...بایدم همینجوری رفتار کرد...ولی خب بعضی وقتا دیگه شورشو در مارن اخه...ادم خسته میشه...
ایوللللللللل مادربزرگ خوبم...:دی(چشمک)
واسه جا خالی اولی : سبزه...واسه دومی : اونی که فک میکنه...واسه سومی : بازم همون فکره...واسه چهارمی : اونی که قبول داره و کاملا موافقه...

تو هم همینطور همیشه...

T جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:10 ب.ظ

سلام می شه بگین گیلاسی چی شده برا منم فیلتره (مشترک گرامی دسترسی به این سایت امکانپذیر نمی باشد)
بهش بگین اقلا ادرسشو عوض کنه بابا نگرانمون کردین

سلام...
یخورده ناراحت بود..اره واسه بعضی از بچه ها فیلتر شده بود...
من همونوقت که کامنتو خوندم بهش گفتم...

ژ یگولو جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:39 ب.ظ

سلام تی...

نگران نباش میخواست خداحافظی کنه دوباره برگشته امروز گیلاسی...

باشه بهش میگم یه کاریش بکنه ادرسشو...

شاذه جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:30 ب.ظ http://shazze.persianblog.com

سلام. عصبانیم اساسی؟ نه زیاد! خوب این چند وقت سر وکله زدن با پسر بچم اذیتم میکنه. همین. وقتی وضع دوستای تو نت هم بهم ریخته باشه خودش کلی ضد حاله!
از اونجا که کیوان اعتراف کرد بغض کردی؟ به نظرم کل قشنگیش همین بود!
داستان واقعی؟ راستش ایدهام خیلیاشون واقعیه. یه شوخی ، یه خاطره، یه مطلب ، سریع میره تو داستان. اما مستند نه. سبکم نیست. بلد نیستم.
فردینم فردین من اصولاْ بدرد میخوره همیشه. شاید ازش یه تنوع دلپذیر میخواستم. یه بستنی نسکافه، یه مجله ی شاد و هر چیزی که اون لحظه حالمو بهتر کنه.
خوش خبر باشی. از برگشتن گیلاسی واقعاْ خوشوقت شدم. برم سری به صحرا بزنم. داستان مینوشت.سبکش عین من بود. تازه شروع کرده بود. دومیش بود که شوهرش تصادف کرد. آدرسش رو تو وب نانی میتونی پیدا کنی. صحرا و فرناز.
ممنون. خیلی ممنون.

سلام شاذه خانوم...اره از کامنت قبلی کامل مشخص بود...خب خدا رو شکر که زیاد نبودی...اهان...بچه ها تا خوبن خیلی خوبن وقتی هم قرار شد بیفتن روی اون دنده دیگه اعصای ادمو سرویس میکنن واسش اساسی...اره خب قبول دارم ضد حاله..واسه خود منم همینجور بود...
اره از اونجا و از قسمت شیشمشم خیلی...اره...
اره...اره خب خوبه .و جالب..اهان..مهم نیست فقط خواستم بدونم...
خدا رو شکر...اهان..میفهمم حالتو کاملا...
منم همینجور...وبلاگ صحرا هم رفته بود م همون قسمت اولش...
اره دوباره هم رفتم سراغش...
خواهش میکنم...مرسی عزیز...

عسل تلخ جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:52 ب.ظ http://malangbanoo.persianblog.com

واقعا تبربک می گم واسه ماشینت.
منم آپم بفرما

مرسی واقعا...
اومدم و استفاده کردم عسل خانوم...

عسل تلخ جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:53 ب.ظ http://malangbanoo.persianblog.com

در ضمن تو و اون هادی آفساید مگه کار و زندگی ندارین پشت سر شوهر مردم حرف می زنین ؟!!

من غ ق لط بکنم پشت سر شوهر مردم حرف بزنم..حتما اشتباهی شده...(چشمک)...

سولماز جمعه 15 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:28 ب.ظ http://www.antianjoman.blogsky.com

سلام دوست گلم
خوبی ممنونم از لطفی که به من داری من شما رو لینک کردم اگه شما هم افتخار می دید لینک من و بذارید ممنونم

سلام سولماز عزیز...
خوبم تو چطوری؟
خواهش میکنم...مرسی..حتما به روی چشم...

نانی شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:54 ق.ظ http://nanny444s.persianblog.com

سلام ببخشید من این چند روزه به شدت بی کامپیوتر شدم ودرنتیجه تقریبا به هیچ کس سر نزدم شرمنده
راستی الهی خدا به ماشینت سلامتی کامل بده

سلام...
اهان...درد بی کامی بودن بد دردیه...
خواهش میکنم..دشمنتون شرمنده...
مرسی ممنون..ایشالا...:دی

م شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:20 ق.ظ

سلام
خوشحالم ماشینت درست شد البته ماشین تصادفی دیگه ماشین بشو نیستا!
درضمن اگه اون جایی رو که گفتی پیدا کردی حتما آدرسشو به منم بده

سلاممممممم مریم خانومی...
مرسی..اره خودمم میدونم...باید بفروشمش...بهش نیگا میکنم یادمو اونروز و اون لحظات میاد حالم بد میشه..
چشممممم حتما...دنبالشم...

ورونیکا شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:03 ق.ظ http://www.veronikaa.blogfa.com

سلام!!
آره منم وبلاگ گیلاسی رو دیدم ناراحت شدم! آخی...
بشین درس بخون عزیزم! حهمینکه ببینی کتابش چه شکلیه کافیه ها!(چشمک)
به زودی بیا کامل بنویس :دی...فعلا...بابای

سلاممممم عزیز...
اره...اخی..ناراحت کننده بود خب...
از ریاضی بدم میاد متنفرم به شدت ازش...اااااا جدی..پس دیدم چه شکلیه..امیدوار باشم پس؟؟؟(چشمک)

باشه حتما...:دی
فعلا...

عسل تلخ شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:06 ب.ظ http://malangbanoo.persianblog.com

چرا می خوای مخ نیمای منو بزنی ؟!!!!!!!!!!!!! ای خدا ببین اینها می خوان آشیونه م رو خراب کنن

میخوام دیگه...هویجوری..(چشمک)...

نه بابا شوخی کردم...کی جرات داره اشیونه قشنگ شما رو خراب کنه اصن؟ هیشکی...

سمیرا شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 03:37 ب.ظ http://goldgirl.blogsky.com

سلام
مرسی که به من سر زدی.................
وبلاگ شما هم خیلی با حاله............با تبادل لینک موافقی؟

سلام...

همونی که گفتی اشتباهی شده است...

دختر آریایی شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:46 ب.ظ http://ariangirl.blogsky.com

سلام ژیگولو جان ....
خوبی ؟
ماشینت چیه من میخوام بخرم ؟‌(خنده)
بچه تو شانس نداری ..... اینم ماشینه تو داری ... آخه
آره باید با ماشین دوست بود ... وقتی جایی باهاش میری بعدش که پیاده شدی بوسش کنی .... البته رو بهش ندی خیلی بوسش کنی که پرو میشه ناز میکنه .....
اگرم خراب شد تنبیهش کنی ....

اونجایی رو که میخوای بری اگه پیدا کردی هی خبر به من بده منم بیام ..... من هرچی گشتم پیدا نکردم شاید تو پیدا کنی ... منو خبر کن با هم بریم ....

فعلا....

سلام نگین جان...
خوبم مرسی...تو چطوری؟
ماشینم...پرایده...قابل شما رو نداره اصلا...
اره دقیقا...به خدا تو همه کاری و چیزی بد شانس بودم و هستم...چمیدونم والا...
اره دقیقا...نه زیاد رو بهش نمیدم..همینجوریشم لوس هست...
اره..مثلا بنزینش نکنی و سوار بشی...:دی

باشه چشممممممممم حتما..در پیش هستم...چشم...

فعلا..مرسی

سمیرا شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:26 ب.ظ http://golggirl.blogsky.com

سلام
وای که چه اشتباهی پست یکی دیگه رو برایه تو نوشتم ......خیلی ببخشید .....راستی مرسی سر زدی
منم برای گیلاسی خیلی ناراحت شدم ..........براش دعا می کنم اگر هم بتونم کمکش هم می کنم
فعلا

سلام...اشکال نداره...خواهش میکنم...

اره..اهان...از طرف من مرسی از دعاها و کمک...

فعلا...

مریم شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:51 ب.ظ http://maryam-1.blogfa.com

توی اون مشخصات ماشینت واسه ی فروش اضافه کن که سیم کشاشو چه بلایی سرش اوردی !!
/آهان سالم .. ؟ آره خب تو راست میگی ..
اگه صادق بودی من حتما میخریدمش

سلام مریم خانوم کم پیدا...
نه دیگه سیم کشیاشو تا اونجاییشو که خراب بودو کامل عوضش کردم...
اره دیگه سالمه دیگه...من کلا راستگو هستم...

من الن صادق...حالا ببینمو تعریف کنیم...

گیلاسی یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:45 ق.ظ

سلام اقای عزیز.... خیلی ممنونم.....واقعا شرمنده کردی هم تو هم باقی بچه ها ... خیلی کمکم کردید به خدا !
خوب در مورد ماشین که باید بگم ببین هر جا اونو فروختی بیا این ماشین ما هم ببر همونجا بفروش بگو برا یه خانوم دکتر بوده باهاش چمن اب میداده !
در مورد گیلاسی هم که منم ناراحت شدم (:*
ئ رمورد خودتم که بچه جان تو چرا نمیای پینگ کنی اخه ! اگه بلد نبودی بگو تا من برات بگم چطوریه ولی با پینگ کردن حداقل می فهمم اپ کردی خوب.

سلاممممم گیلاسی خانومی...خواهش میکنم...
خواهش میکنم عزیز...دشمنت شرمنده باشه...دوستی رو باید یه جوری ثابت کرد..اینا که اصلا کاری نبود...
باشه هرجا رفتم بفروشمش میگم این دوقولوئه..اون یکی غ قلش تهرانه داره چمن اب میده واسه خانوم دکتر...:دی
(خنده)...واقعا...
نه دیگه یخورده ای کیومون پایین هست ولی نه دیگه اینقده زیاد...پینگ میکردم تا ادرسش تو لینکای روزانت بود ولی خب ورش داشتی منم ادرسو گم کردم...وگرنه پینگ کردن که کاری نداره که...
باشه تو یه دفعه دیگه ادرسو بذار...مرسی...

shiva یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 07:58 ق.ظ http://mahighermez.blogsky.com

سلام
مرسی که اومدید نظر دادید ممنونم
منم به خاطر گیلاسی خیلی ناراحت شدم
امیدوارم بتونه با مشکلش کنار بیاد
شاد باشی!

سلام...
خواهش میکنم...
اهان...
امیدوارم..داره کم کم کنار میاد فک کنم...

تو هم همینطور..همیشه...

فاطمه یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:08 ق.ظ

سلام..خوبی زیگولو خان
یه کم زدم مودمو خراب کردم کمی تا قسمتی نبودم

چرا نتونی حتما می تونی کمک خواستی بگو با کمال میل

من همچنان برا رفتن به وب گیلاسی باید از فیلتر شکن عبور کنم(گریه)

سلام فاطمه خانوم عزیز..خوبم...
اهان...خسته نباشی واقعا...

اهان..چشم من به اندازه کافی پر رو هستم...زحمت میدم حالا فراوون...

اخی..چه کار سختی واقعا...میفههممت..

حالا گریه نکن خوب میشه ایشالا...

فاطمه یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:10 ق.ظ

تازه جالبش اینه که با هر فیلتر شکنی هم باز نمیشه باید هر روزز یه ده دور نت بگردم

کاش ساختن انتی فیلتر بلد بودم(بازم گریه با صدای بلند)


یکی بره به این خانوم محترم بگه(گریه از ته دل)

هههههههه...خیلی جالبه...محکم فیلتزش کردن انگاری..:دی

اوهوم..ولی خب گریه نکن دیگه...درست میشه..ای بابا نکن با صدای بلند گریه حلق و گلوت ترکید خدایی نکرده...

من گفتم به این خانوم محترم چند دفعه...

فاطمه یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:39 ق.ظ

رفتم بعد دو ساعت یادم اومد...
من که ایمیلی از شما ندارم..۱
با کلی ذوق رفتم می خواستم به جای جیمیل دعوت نامه پرشین گیگ برات بفرستم..یه هو یادم اومد ازت ایمیلی ندارم..بعدش دیدم آآآآآ این که زا من جیمیل خواسته ...۲

تلوزیون داره آهنگ لهراسبی پخش می کنه..همونی که معروفه..با توام با تو که گفتی...برا امام.....خونده....
(((این پیام بازرگانی بود)))
خوب اومدی یه ایمیل برا ما بزار اوکی
تنکس بابای

هههههه..جالب شده کارات فاطمه ها...از اون کارای من جالبتر که همینجوری الکی گفتم واسم بفرستش..:دی خب فک میکردم ای میلمو داری...

اره خب....

ههههه اره خیلی دوست دارم این اهنگشو...

اهان...

تو خودت پیداش کردی که زرنگ خانوم..مرسی...

فاطمع یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:25 ق.ظ

جیمیل ارسال شد به
ali440m@yahoo.com :D
بابایی

مرسییییییییییییییییییییییییییی...

فعلا...

[ بدون نام ] یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:27 ق.ظ

چبران کردم.....بد جور جبران کردم این نبودو

این یعنی چی الان..اشتباهی شده؟؟؟

چی رو جبران میخوای بکنی تو ایا؟؟؟

بنفشه یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:42 ق.ظ

سلام
اومدم وخوندم خیلی وقته
احساس میکنم که نظر هم دادم اما نظرم نبود
به هر حال .....
اومدم بگم :
عیدت مبارک عزیز مهربونم!!!!!!!
خیلی دوست دارم وازت ممنونم که همیشه به یادم هستی

سلام بنفشه عزیزم...
اهان...
احساس تو رو که نمیدونم..ولی میبینی که نیست..منم که میدونی نه تاییدیه دارم نه اهل پاک کردن نظرات...به هر حال...

مرسی عزیز..عید تو هم مبارک عزیزم...

منم همینجور...مرسی ..وظیفه اس...

محیا یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:35 ب.ظ http://www.mezghonas.blogfa.com

دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام....

اومدمو خوندمش...جالب بود..کامنت دونیتم باز نشد...به هر حال...مرسی...

شاذه یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:47 ب.ظ http://shazze.persianblog.com

سلام دوباره! خواهش میکنم.
دو تا سوالتو قاتی کنم؟ این دخترا و زنها اگه اینقدر فداکار و بی کینه نبودن ( به این سادگی خر نمیشدن!!!) که مادر نمیشدن.
حس سلوی رو خیلی سخته که درک کنی. البته که میبخشه. دوسش داره. چیکار کنه؟
اسم پسرم محسن

سلامممممممم...
اره خدایی...واقعا موجودات فداکارو از خود گذشته ای هستن..جدی میگم ..قبول دارم...اااا خر کدومه..زبونتو گاز بگیر...

نه درک میکنم کاملا حسشو..میدونم سخته درک کردنش...اره معنیه دوست داشتنو هم خوب میفهمم..اما اخه کم دیدم دختر اینجوری...

اهان...خدا واست نیگهش داره صحیح و سالم...مواظبش باش...

[ بدون نام ] یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:36 ب.ظ

سلام ژیگولو خان
عیدت مبارک..پیر شی مادر:دی

سلاممممممممم...

مرسی عزیز...

ههههه...بازم مرسی...

عید تو هم مبارک باشه...

عسل تلخ یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:52 ب.ظ http://malangbanoo.persianblog.com

خودم دیدم که تو و آفساید پشت سر دینگالیگا حرف می زدین . اییش

کی دیدی اخه عسل جان؟؟؟ هان؟

اشتباه میکنیا...گفتم که..کی جرات داره اخه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد