دعام کنیین...

سلاممممم...

خوبید؟؟

در راستای همون سینه درد کمی تا قسمتی وحشتناکم و البته مخفی (که نمیخواستم کسی بدونه) امروز عمودی رفتم سر جلسه امتحان و بعد نیم ساعت نیمه افقی منو از جلسه بیرونم اوردند...

سرفه های که رنگ و بوی خون میده یه یه ساعتی باهام بازی کردند و بعدش با زور خودمو رسوندم خونه و اسپری هایی که دکتر داده بودو مصرف کردم..یکم بهتر شدم...تا شب بیحال بودم..دست و پاهامم که بعد گرفتگی و قفل شدن سر جلسه الان خیلی درد میکنن...(الان یکمی بهتره البته)..شبی باز رفتم دکتر..دکتره میگه ببین عزیزم من میتون با چند نوع قرص تو رو خوب کنم خیلی زود..ولی یه جاهایی از بدنت خراب و ویران میشه که دیگه نمیشه درست کرد...پس هر جور هست تحمل کن و با این اسپریها سر کن تا خوب بشی...منم حرف گوش کن..گفتم چشممم...بعدشم گفت حمله امروزم ۶۰...۷۰ درصدش حمله عصبی بوده...سعی کن عصبی نشی...

الان که ساعت ۱:۱۰ شبه بعد از اون قرصی که خوردم حالم بهتره...

دارم اینجا مینویسم هنوز... یعنی هنوز موندنیم...

اینارو نوشتم که اگه یه چند روزی نیومدم خونه های قشنگتون پای بیمعرفتی و فراموشی نذارین...

یه وقتم دوست داشتین و بیکار شدین و وقتم کردین..دعام کنین ممنون میشم...

از دوستان و مخصوصا ابجی های مهربونم خواهشا نگران نشن...آفت نداره...

در ضمن به اونایی که خبر میدادم اپیدم ایندفعه اینکارو نمیکنم..اخه نیخوام باعث ناراحتیتون بشم احیانا...

خوش باشین..فعلا..یا حق...

نظرات 39 + ارسال نظر
توت کوچولو چهارشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:50 ب.ظ http://darkscare.blogsky.com

حتما دعا میکنم!

باحال بود!

به منم سر بزن!

موفق باشی

بابای!

ممنونم از دعاها...

چیش باحال بود الان؟؟ ایا...:دی

چشم...ایشالا...

ممنون مرسی..تو هم...

فعلا...

علی چهارشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:53 ب.ظ http://rafifar.blogfa.com

سلام پسر خاله استاد عزیز
خدا بد نده! ایشالا زودی خوب بشی. استراحت کن، مراقب خودت هم باش.
فعلا

سلامممم علی اقای گل...
به قول خیلیا که میگن..خدا که بد نمیده..ماها بد میکنیم به خودمون شاید..نیدونم...
ممنونم..بهترم الان...سعی میکنم..اخه تو خونه حوصلم سر میره استراحتم نمیتونم بکنم..همش باید یه کاری بکنم...:دی
چشم.ممنون...
فعلا..یا حق...

فاطمه پنج‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:08 ق.ظ

دادا چی شده؟؟(ناراحت)

میگم این پسر دیروز هیج جا نبود
قرار نیست موقع شادی باهم بشیم..موق نارحتی هم دوستای همیمیم مگه نه!!!

ایشالا زودی خوب شی بشی همون ژیگولوی خودمون...
دعا میکنم برات اگه لایق دعا کردن باش

شاد ببینمت..
یاحق...

سلام فاطمه جان...ناراحت نباش اااا...

:دی...
اره دیگه..همیشه در کنار همیم و دوستای خوب واسه هم..اره...

مرسی..با دعاها و به یاد بودنای خوب تو بچه ها من هیچیم نیست...ممنونم...
حتکما حتما که لایقی...این حرفا چیه...ممنونم...

مرسی منم همینطور...
یا حق...

yas پنج‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:41 ق.ظ http://myrules.blogfa.com

ایشالا زودی خوب میشی.
بعدم سعی کن خوب به حرف دکترت گوش بدی.
این بیماریها مال یه برهه از زمان یوقتها خودش خوب میشه یوقتها باید کلی دکتر و دارو رو بگذرونه تا خوب بشه.
پس مواظب خودت باش تا نه خودت اذیت بشی نه کس دیگه
آخرین سفارشم اینکه به گاز و کلید برقم دست نزن:D

ممنونم..ایشالا...
از دیروز دیگه محکم دارم به حرفاش گوش میدم..همچین اساسی...
اره مال من برهه خودش خوب شدنش تموم شده فک کنم..خیلی وقته باهمیم دیگه حوصلش سر رفت فک کنم...
اره..راست میگی اذیت شدن خودم یه طرف اطرافیان هزار طرف..اونش دیگه بدتره...چشممممم...
خودت دست نزن بچه..تاز تو تنها هم هستی بدتری..:دی

یاسی پنج‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:02 ق.ظ http://www.yasi3pd.blogfa.com

سلامممم
واییییییییی چی شدی تو؟ هیچ وقتم که درت نمیگی که چته! بکشمت؟

سلامممممممم یاسی خانومی...
من جیز شدم یریزه ولی الان بهترم...
به کی بگم اخه؟؟ تازشم بگم که ۴ نفر دیگه هم ناراحت کنم...
اره بیا بکشم..من اماده ام الان..:دی..اومدی؟؟

زری پنج‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:37 ب.ظ http://www.respina00.blogfa.com/

سلام

خوبین

ایشالله شفا بده

سلام...

شکر...

مرسی ممنون...

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:09 ب.ظ

ا! سلام! وا!
بیشتر مواظب باش..... یه ذره رعایت کنی بهتره دیگه..... بهتر نیست یه دکتره دیگه هم بری؟...... به این دکترا خیلی نمیشه اطمینان کرد.....
امیدوارم زودتر خوب بشی
موفق باشی

سلاممممم...
مواظب؟؟ چشم..سعی میکنم..اگه بذارن البته...اره بهتره...نمیدونم..هرکی میبینی میگه مال اعصابمه..میخوام یه دکتر اعصابم برم.نمیدونم...اره دقیقا..راست میگی...
ممنونم و مرسی...
تو هم...

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:10 ب.ظ

ا! سلام! وا!
بیشتر مواظب باش..... یه ذره رعایت کنی بهتره دیگه..... بهتر نیست یه دکتره دیگه هم بری؟...... به این دکترا خیلی نمیشه اطمینان کرد.....
امیدوارم زودتر خوب بشی
موفق باشی

چشمولک...

اذین پنج‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:57 ب.ظ http://pandol.blogfa.com

من بارها بر ماه بوسه زدم...
با فرشته ها در آسمان رقصیدم...
در تابستان بارش برف را به نظاره نشستم...
و بارها قدرتی شفا بخش از عرش را حس کردم...
دوردست ها را از روی قله تماشا کردم...
طعم عشق را از چشمه های ناب محبت چشیدم...
به تکرار دلهره کشیدم...
گاه گاه حتی معجزه را هم دیدم...
ناپدیدی دردها را لمس کردم...
اما باز هنوز چیزی ندیدم که مانند تو مرا سراپا متحیر کند...

مرسی...خیلی قشنگ بود اذین جان..ممنونم...

نیلوفر پنج‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:51 ب.ظ

علییییییییییییییییییییی...نمیری یه وخخخخخخخخخخخ (گریه)
مواظب خودت باش عزیز...
مگه ما چند تا داداش داریم؟؟؟؟
مواظب خودت باش...قول بده... اوکی؟

جونممممممممم؟؟ نه هنوز که زنده ام...ااا گریه نکن خب...
چشمممم...
نمیدونم...یه دونه درب و داغونش که اینجاست..ولی هنوز هست رفتنی هم نیست..:دی
چشم عزیزم..قول قول...اوکی..خیالت راحت...

مریم پنج‌شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:42 ب.ظ

سلام
چشم دعا میکنم
امیدوارم زود تر بهبود پیدا کنین.
موفق باشید

سلامممم...
ممنونم و مرسی بابت دعا..خیلی مرسی...
ممنونم..شما لطف دارین...
شما هم همینطور ایشالا...

من نمیشناسمتون ایا؟؟

اقلیما جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:31 ق.ظ

سلاممم
خوب نیستی؟؟
میگما چرا رفتی دکتر ؟؟
خوب این بار هم نمی رفتی!!! خیلی نیست!
خداوند متعال , شفای عاجل عنایت بفرما.
بادمجون یزد آفت نداره.داره؟؟
فعلا بای تا های

سلامممممممممم بانو خانوم...
نبودم..الان بهترم...
نیدونم..(خجالت)...
دیگه خدایی خودمم ترسیدم ایندفعه رو..:دی
آ میــــــــــــــــن...
نوچ..نداره..خندهههه...
فعلا عزیزم...

مونیکا جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:10 ب.ظ

سلام
من بازم اومدم دعوا دیدم حالت خوش نیست دلم نیومد.حالا تو بیای دزدی با من سرفه کنی همه خبر می شن که!!!بی خیال صاحب خونه که اومد عین هموطنمون تو جک بوده هیچی نیست گربه اس بع بع
مواظب خودت باش پسر جون هنوز کلی کار و بدبختی مونده فکر کردی زندگی همینطوری الکیه برا خودش؟زرنگی؟
امیدورام تند تند خوب شی

سلاممممم مونی جون...
ایوللل..خب دعوا میکردی..شاید خوب بود واسم چه معلوم..هر چخ از دوست رسد نکوست...نه سرفه هام بی صداست مشکلی پیش نمیاد...:دی
اره اره..خندههههه...
نه اینجور که فکر نکرده بودم..چشممم مباظبم...نه بابا ما اگه زرنگ بودیم حال و روزمون به از اینا بود...
ممنونم..مرسی...

مرجان جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:06 ب.ظ http://anemone.blogsky.com

ژی ژی جونم ژی ژییییییییییییییییییییییییییییییی
چت شده یهو ؟ سینه درد دیگه از کدوم قبرسونی پا شد افتاد به جونه ژی ژیه من !!! گریههههههههههههههههههههههه

خب حالا یعنی کی خوب میشی ؟ حمله چرا ؟ مگه بهت حمله میشه ؟ چرا افقی آوردنت بیرون ؟ الان که عمودی هستی دیگه آره ؟
من ژی ژیمو میخوام . گریههههههههههههههههههه
جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
داااااااااااااااااااااااااااااااااااد
هواااااااااااااااااااااااااااااار

حالا خودمونیم ژی ژی . چقده ناز می کنی تو (نیشمولک)

جانممممممممممممممم...چیه عزیزم؟؟
نیدونم..پیش میاد یهو دیگه خب...منم دنبال قبرستونشم در به در...پیداش کردی به منم نشونش بده...گریهههه هم نکن دیگه دل ژی ژی میگیره خب...

نمیدونم..اینطوری که دکتر میگه اگه اسپریهاشو درست استفاده کنم یه ۵..۶ ماهی طول میکشه...حمله عصبی..عجیب غریب اون چند روز بهم فشار عصبی وارد شده بود..خارج از حد ظرفیت...خب چون نتونستم خودم عمودی بیام بیرون دیگه...اره الان عمودی هستم..فعلا گفتم که راحتتون نمیکنم..بیخ ریشتونم هنوز..:دی
ژی ژی اینجاست...آه عمودیع عمودی...گریه هم نکن گفتم...
ایواییییی دختر چرا جیغ میزنی اخه...
اوه اوه...

ناز کردم ایا؟؟ در کدوم مورد..میشه بدونم ایا؟؟(چشمولک)...

مریم جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:24 ب.ظ http://maboodeman.persianblog.com

سلام دادش علی
چی شدی قربونت برم؟
خیلی ناراحت شدم

سلامممممممم مریم خانومی گلم...
خدا نکنه عزیزم..چیزی نیست..نگران نباش عزیزم..خوب میشه به زودی...
ببخشید نمیخواستم ناراحتت کنم..ولی پیش اومد دیگه یهو...ولی نگران نباش..بهت توضیح دادم که...خوب میشم..الانم خیلی بهترم...

مریم جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:56 ب.ظ

سلام
بهتر شدید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اشالا......؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فکر نمی کنم که همدیگرو بشناسیم حتمن تشابه اسمییه.
مواظبه خودتون بیشتر باشید
سلامتو تندرست باشید

سلام مریم جان...
اره بهترم خدا رو شکر..امروز چون شهر خودمون نبودم بدتر بودم ولی شبی باز بهترم...
اوهوم..من همین فکرو میکنم...
چشممم حتما...
ممنونم و مرسی..
مرسی بابت همه چیز..لطف و مهربونیتون..مرسی واقعا..میتونیم بیشتر اشنا بشیم؟؟

خوش باشی موفق..فعلا...

دختر آریایی جمعه 1 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:30 ب.ظ http://ariai.blogsky.com

سلام ژیگولو....
خوبی؟
چطوری تو آخه پسر...
چرا پشت گوش میندازی....
چرا به سلامتی خودت اهمیت نمیدی...
چر به کسی چیی نمیگی....
فکر میکنی کار درستیه؟؟
نه اصلا....
سلامتیتو داری میگیری...
میدونی چون سلامتی رو داری نمیفهمی چه نعمتی رو داری...
خودتو بذار جای اونی که پایی رو که تو داری نداره...
دستی رو که تو داری نداره....
چشمی رو که توداری نداره....نمیتونه خیلی از چیزایی رو که تو میبینی ببینه....
عقب مونده است...
مریضه و الان تو بیمارستانه....
سرطان داره....
بهش گفتن تا ۱ ماه دیگه میمیری....
قدر سلامتی خودتو بدون....
سلامتی که از دست بره به این آسونیا به دست نمیاد....
گوش کن....
به حرف من یا یکی دیگه یا دکتر نیست...
خودت باید بخوای...
چرا نمیخوای؟
بعد میای منو دعوا میکنی..!!!تو که لالایی بلدی چرا خودت خوابت نمیبره؟
چرا عصبی میشی....
ببین روزگار اگه اهمیت داشت میموند...نمیرفت...
پسبدون اینقدر بی اهمیته که اصلا ارزش موندنم نداره و میره....
پس بی خیال....
امروزم جمعه بود...میدونم...به یادت بودم....

مواظب خودت باش....خواهشا....
گوش کن...به خاطر آبجی هات...

فعلا...

سلاممممممممم نگین جان...
خوبم..الان دیگه یعنی بهترم...اره شاید چون سلامتیمو دارم یخورده بی توجهم..نمیدونم..یعنی همه ادما همینجورنا..من کلا یخورده بی اهمیتم نسبت به خودم..فک میکنم لوس بازیه اگه بگم به کسی چزیز یا دکتر برم و از این حرفا...ولی از این به بعد چشممم..یعنی دیگه هم میترسم یخورده و هم اینکه فکرشو که میکنم میبینم نه..من باید سالم باشم تا بتونم کار کنم و پیش خدا حداقل زیاد شرمنده نباشم...
چشمممممممم از ین به بعد هم خودم سعی میکنم بخوام و هم حرف گوش میکنم...
تو هم ار دعوات میکنم..اخه تو هم نمیری دکتر که..هنوزم سردرد داری میدونم که...ایشالا که زود خوب بشی تو هم...
ممنونم که اینقده بهم لطف داشتی و داری همیشه...
چشمممممم...
چشم..به خاطر همه ابجیای خیلی خیلی نازنینم..ممنونم...

[ بدون نام ] شنبه 2 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:02 ق.ظ http://setarehu.blogfa.com

سلامممم
بچه جون برو دکتر تا نمردی از شرت راحت بشیماااااا
خبرت چی بود راستییییی؟
قضیه ی گل رز ۵ شنبه جدیه؟خبرشو ایمیل بزن یا آف بهم بده اکی؟

سلامممممممم ستاره جان...
خندههههه...
چشمممممممم...نمیشی هنوز راحت..:دی
گفتم بهت که...
چشم...

نیلوفر شنبه 2 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:14 ق.ظ

اون مریم که تو فک کردی میشناسیش دختر داییه منه...شهرزاد!!!!!!!!
این که چرا خودشو مریم معرفی کرده هم دلیل قابل قبولی نداره...
در حد کامنتا میتونی باهاش آشنا شی چون وب نداره

اهاننن..ایولللللللل...
اشکال نداره..هرچی دوست داشت میتونه معرفی کنه خودشو..به هر حل ممنونم از بابت لطفی که بهم داشته..مرسی که گفتی بهم..ممنون نیلو جان...

مریم شنبه 2 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:08 ب.ظ

سلامممممممم:
شما خوبید؟ای بابا بعضی از این مریضی ها که می یفته به جونه ادم ول نمی کنه.
اخه میدونید چییه من جوان ها را که میبینم مریض میشن حتی یه سرما خوردگییه کوچیک دلم میگیره و ناراحت میشم.
بیماریتون مطمئنید که مربوط به اعصاب نیست؟
راستی ممنون مهربانی از خودتونه:::::::::::
شاید دکترتون را اگر عوض کنید بهتر باشه؛{ببخشیدا فوضولی کردم}دنبالش برید نکنه بگید خوب نمیشم از خیرش بگذرید؟؟؟؟؟؟؟؟

سلامممممممممممم...
ای..شکر..بهترم...
اره دقیقا...
مگه خودتون چند سالتونه ایا؟؟/خندههه...
اخییی...
یخورده بیشترش البته میدونم که مال اعصابمه اره...
خواهش...
دکترما خواستم عوض کنم ولی فعلا اخرین سیستمش تو شهر ما همینه همه هم ازش تعریف میکنن..خلاصه فعلا صبر میکنم ببینم چی میشه..دکتر بدی نیست..نمیدونم..نه خواهش میکمنم اینا چه حرفیه اختیار داری شما..راحت باش باهام...
چشممممممممم..نه پی گیرشم..ممنونم که به فکر منیین بهم لطف دارین..مرسی واقعا...

شهرزاد شنبه 2 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:16 ب.ظ

راستی یه چیزی بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اسم من شهرزاده نه مریم.
چند شب پیش می خواستم نظر بذارم گفتم اسمه واقعیمو نگم بهتره ولی دیگه پابند شدیم که هر روز بهتون سر بزنم و احوالتون را جویا بشم.من دختر داییه نیلوفرم؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
معذرت؛ببخشید.
موفق باشید

بفرمایید عزیز...اهان..اره نیلو هم الان پیش پای شما بهم گفت...

اها که اینطور...ممنونم واقعا...خیلی لطف داری بهم ممنونم..مرسیییییییییییییی...
اره نیلو بهم گفت...
خواهش میکنم اشکال نداشت...
شما هم...

اقلیما یکشنبه 3 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:48 ق.ظ

بابا بسه دیگه!!! فکر کنم تا حالا خوب شده باشی.
بیا آپ کن.
اااا راستی سلامممم.
خوبی شما؟!!

چی بسه دیگه بابا...:دی
خوب که هنوز مونده...ولی بهترم شکر خدا...
چشممممم...
سلامممممممممممم اقلیما خانوم گل...
ممنون..:دی

نیاز یکشنبه 3 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:55 ق.ظ

سلام علی جان....خوبی؟؟...نبینم مریض باشی....ای بابا...بیشتر مواظب خودت باش....داروهای دکترو مصرف کن به موقع و مطابق دستور نه هر وقت دلت خواست و یادت اومد که داره حالت بد میشه....اینجوری زود خوب میشی مطمئنم..راستی اسم دکترت چیه؟؟...
دیگه نبینم به خودت فشار روحی روانی وارد کنی که عاقبتش بشه این!
دنیا همینه...زندگی همه یه جوره فقط رنگش با هم فرق داره....
شاد و سلامت باشی

سلاممممممممم نیاز جان عزیز...بهترم..شکر...
من مواظبم که...:دی
چشمممممممم حتما..نه دیگه مرتب و سر وقت داروها رو مصرف میکنم...اسم دکترم//؟؟ دکتر مسعود رحیمیان//
من که وارد نمیکنم که..خودش وارد میشه..ولی چشمممممم سعی خودمو میکنم...
اره دقیقا..همین رنگای زندگیاست که ادما رو هر کردوم یه جورشون میکنه...
ممنونم تو هم همینطور عزیز..خیلی خوشحال شدم دیدمت اینجا..مرسی واقعا...

دختر آریایی یکشنبه 3 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 11:56 ق.ظ

سلام ژیگولو....
کجایی تو؟
نکنه اتفاقی افتاده....
چرا نیومدی نظرارو تائید کنی....
زود بیا علی....
نگرانم....
من دلم نمیخواد دویتامو مریض ببینم....
منتظرم....

فعلا...

سلامممممممم نگین جان...
همینجام..ببخشید نگرانتون کردم...
نه اتفاقی نیافتاده هنوز..هنوز زنده ام..
ببخشید هم خودم حالم خوب نبود اصلا این هفته و هم اینکه کامی هم حالش خوب نبود...
چشممممممممممم اومدم الان...
نگران نباش...
ممنونم..مرسی تو لطف داری عزیز...

فعلا...

اذین یکشنبه 3 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:21 ب.ظ http://pandol.blogfa.com

رفتم امامزاده (یکی که اینجاس حالا دیگه نمیدونم جدا امامزاده اس یا نیس!!) برات دعا کردم داداشی... .
انشالله زودتر عمودی بشی باز! ( وا..! مگه نیستی الان!؟)
:
الهی آمییییییین

اها...نمیدونم..مهم ایمان و اعتقاده هست که شما داری عزیز جان...
ممنونم مرسی واقعا..ممنون..
ایشالا..:دی..حالا..خندهههه

مرسی از دعا اذین جان..ممنونم...

نیکو یکشنبه 3 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 06:06 ب.ظ http://banoo-b.persianblog.com

سلام ژیگلو لو خان

امیدوارم حالت بهتر شده باشه
پست جدیدت کو تاه بود !! معلو مه حالت زیاد خوب نیست چون همیشه پستهای شما طو لانی بود .........
برات ارزوی سلامتی می کنم با ور کن خیلی ناراحت شدم امیدوارم حالت خوب خوب بشه و امتحانات رو با مو فقیت پشت سر بگذاری در ضمن از این که بهم سر زدی و نسبت بهم لطف داشتی ممنون منم خوشحالم که دوست خوبی مث شما دارم


با ارزوی سلامتی و بهبودی برای شما ........

سلاممممممممم...

ممنونم..اره بهترم...شکر...
اره حالم اصلا خوب نبود...
ممنونم و مرسی...اخی...مرسی خیلی لطف داری بهم...
مرسیووالان بهترم خیلی از ذعاهای خوب شماها..و به یاد بودناتون...
منم خیلی خوشحالم دوست خوب و با معرفتی مث شما دارم..مرسی...

و همچنین..مممنون...

شیدا یکشنبه 3 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:02 ب.ظ http://roozhayesheida.persianblog.com

سلام
امیدوارم هر چه زودتر حالتون خوب بشه

سلامممم..
مرسی ممنونم...

فاطمه دوشنبه 4 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:06 ق.ظ

چطوری دادا؟
حالت بهتره؟؟؟

یه آپ کن ببینم زنده ای(نیش)

زوددددددد دادااااااا

الانا دیگه بهترم..شکر...
اره بهترم...ممنون...
خندهههه...ایشالا امشب...

چشمممممم...

بنفشه دوشنبه 4 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:33 ب.ظ

سلام
خوبی؟

من اومدم بدو بیا
قول نمیدم چیز خوبی نوشته باشم اما خواستم از یه جایی شروع کرده باشم

سلامممممممممممممممم بنفشه خانومی عزیزم...
خوبم مرسی...

ایولللللللللل چشمممممممم...
حتما چیز خوبیه..همین که شروع کردی خودش خیسلیه..خیلی خوشحالم کردی بنفشه جان..خیلی..مرسی حتما میام...

مرجان دوشنبه 4 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:33 ب.ظ

سلام بر ژی ژیه مورده حمله عصبی قرار گرفته

نکنی داری دیوونه میشی ؟ حمله عصبی دیگه چرا ؟ با کسی دعوات شده که ازش خیلی ترسیدی ؟ تهدید به مرگت کردن ؟ فیفیلیتو کشتن ؟

خدایا هم حاله ژی ژیو خوب کن ، هم کمی از روده درازیش کم کن که وقتی آپ کنه ۶۰ کیلومتر نباشه پستهاش . الهی آمین

کوشی ژی ژی ؟

سلامممممممم مرجان خانومی...

دیوونه که اره از دست این کامی...
نمیدونم والا...اره فیفیلیو میخواستن بکشنننن..گریهههههههه..:دی

آمـــــــــــــین..:دی خندهههه...


همینجاهام..چشمولک///

مریم دوشنبه 4 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 04:26 ب.ظ http://yohoho.blogfa.com

من می گم از هر ۶ تا دختر ۸ تاشون مریمم....هی بگین نه...
بهترین؟

خندهههههههه..از بس که مریما خوبن و گل...من نمیگم نه که..

شکر..اره خیلی بهترم..مرسی...

گیلاسی دوشنبه 4 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 05:42 ب.ظ

کجای محمد ؟ نگرانت شدم !!

همینجاهام گیلاسی جان...

نگران نباش هنوز زنده ام...

محمدم نه..علیمحمد...:دی

نیلوفر سه‌شنبه 5 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 06:46 ق.ظ

ای بابا کجایی پس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

همینجاهامممممممممم...

سایه ی عشق سه‌شنبه 5 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:06 ق.ظ http://movjedarya.com

سلام وبلاگ قشنگی دارید موفق باشید

سلام..مرسی ممنونم..شما لطف دارین...

مرجان سه‌شنبه 5 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 09:55 ب.ظ http://anemone.blogsky.com

ژی ژی جونم

امیدوارم حالت خوب باشه . نگرانت شدم ایشاا... که بهتری

نمیری ژی ژی ؟ همش همین یه دونه ژی ژیو داریما ؟

جونم عزیز...

مرسی عزیزم..ممنونم..زیاد که حالم خوب نبود ولی بهترم خدا رو شکر..رفتنی نیستم..ببخشید نگرانتن کردم...

اره دیگه..خدا خفش...؟؟/ خندههههه

اقلیما چهارشنبه 6 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 03:44 ق.ظ http://yedokhtaremahtabi.blogfa.com

سلام
پس کجایی تو؟
ستاره ی سهیل شدیا!!!!!!
راستی اگه اجازه بدی بلینکمت؟؟؟؟
چفعلا بای تا های

سلاممممممممم اقلیما جان...
همینجاا..زیر سایه شما...
نه هنوز..کدی
ایوللللللللللللللللللللللللل..مبارک باشه خانوم خانوما..خوشحالم که بلاخره افتتاح شد..اجاز منم دست شماست...

فعلا...

دختر آریایی چهارشنبه 6 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:35 ق.ظ http://ariai.blogsky.com

سلام...
کجایی تو؟
ژیگولو؟
چرا نمیای
نگرانم بابا....
زود باش...
مواظب خودت باش...

فعلا..

سلامممممممم نگین جون...
همینجاها...
جانم...
ببخشید امشب اومدم دیگه...معذرت میخوام حالا توضیح میدم...
نگران نباش هنوز زنده ام..
چشمممم
چشمممممم...

فعلا عزیز...

فاطمه چهارشنبه 6 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:28 ب.ظ

داداااااااااااااااااااااااااااااااکجاییییییییی؟؟؟

اینجامممممممممممممم فاطمهههههههه...

مرجان چهارشنبه 6 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:19 ب.ظ

ژی ژی جون کجایی ؟

ژ ی ژ ی همینجاست..هنوز هست..نگرانش نباشید..
معذرت نگرانتون کرده..حالا توضیح میده..شرمنده...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد