سرباز مملکت...:دی

سلام... 

 

حال شما؟؟ 

 

اوندفعه ای میخواستم بنویسم که دیگه بیخیال شدم ..الان باز امروز یه روزه اومدم مرخصی... 

 

کلا گیج گیجم نوشتنو اینا هم فک کنم از یادم رفته... 

 

خدمت مقدسسربازیمو قسمت ۲ ماهه اموزشیشو افتادم اردکان...اردکان که میدونین کجاست؟؟ همین ۸۰ کیلومتریه یزده... 

 

۲۰ روزش که توو ماه رمضون بود با اینکه یه سختیایی داشت ولی نسبت به الان بخور بخواب بود..کاش این ماه رمضونه میشد ۳ ماه... 

 

نمیدونم چی بگم..خلاصه تمام اون سختیای که قرار بود بکشیم و تعریفشو شنیده بودم همشو باهم از یکشنبه اون هفته ای که بعد میان دوره رفتم پادگان تا امروز که واسه جمعه یه روزه اومدم مرخصی کشیدم سختیا رو... 

 ولی به قول بچه ها همش خاطره هست اینا...بعدم همگی باهم به این خاطره های خوب خوب  فحش میدیمو میخندیم... 

خلاصه که یه زندگیه ۶۰ نفره رو یه ۴۰ رووزی هست شروع کردیم که البته الان تو اسایشگا همون ۵۵ نفریم ۵ نفرمون همون روزای اول رفتن واسه معافی و اینا... 

 

از ساعت ۴:۳۰ صبح که برپا میزنن پا میشیم دیگه یه سره تا ۸:۳۰ شب که بیکار میشیم همش یه کاری داریم...  

۴.۵ تا ۵:۱۵ میریم نماز برمیگردیم حالت نظامیه کامل میشیم میریم واسه صبحانه یه ساعت توو صف وامیستیم تا نوبتمون بشه میخوریم برمیگردیم اماده میشیم واسه مراسم صبحگاه از صبحگاه برمیگردیم(البته رووزایی که رژه نداشته باشیم) میریم کلاس تا ساعت ۱۱:۳۰ دوباره برمیگردیم اسایشگاه حاضر میشیم واسه نماز میریم نماز برمیگردیم دوباره باید نظامیه کامل بشیم بریم ناهار برمیگردیم از ناهار میریم کلاس تا ۴:۳۰ از کلاس برمیگردیم میریم مراسم شامگاه پرچمو که صبح کردیم بالا میکشیمش پایین و برمیگردیم دوباره حاضرمیشیم میریم نماز مغرب و عشاء از نماز برمیگردیم دوباره نظامیه کامل میریم شام برمیگردیم شده ساعت ۸..۸:۲۰ تقریبا...پوتین واکس میزنیم جوراب میشوریم مسواک میزنیم کارای شخصیمو میکنیم شده ساعت ۲۱:۳۰..خاموشی...اینقدرم خسته میشیم که دیگه تا ۱۰ و اینا خوابمون میبره همگی...تا فردا صبحش ساعت ۴:۳۰ صبح..روز از نو روزی از نو... 

خلاصه که کلا حالی به هولیه که نگو و نپرس..خدا قسمت شماها هم بکنه... 

 

تازشم بنده یه شیرین کاریی کردم اون روز اول معاف از رزمیمو کنسلش کردم گفتم نمیخوام... اخه معاف از رزمارو پذیرش نمیخواستن بکنن..گفتن اگه تعهد میدین نمیخواین معاف از رزم باشین پذیرشتون میکنیم منو چند تا دیگه از بچه ها هم تعهد دادیمو پریدیم تو پادگاناخه دیگه حوصله ۲..۳ ماه صبر کردنو الافی رو نداشتم این معف از رزمیم از همون اول میخواستم یه جوری دودرش کنم که خدا جورش کرد واسم...

خلاصه که با این وضع خراب ریه هام درد سینه باورم نمیشد بتونم دووم بیارم ولی خدارو هزار مرتبه شکر تا الانش هر سختیی بوده پشت سر گذاشتم این ۲۰ روز باقیموندشم امید به خدا..میگذره... 

 

همینا دیگه..اینم از سربازی رفتن ژ یگولو... 

 

بعد از اموزشی هم که معلوم نیست کجا بیفتم..یزد که اصلا نداره نیرو هوایی...کاشان..اصفهان...تهران...نطنز...قم...بندر عباس..اهواز...ولی به احتمال زیاد یا اصفهانه یا کاشن یا قم یا تهران... 

 

دیگه همینا دیگه...  

 

فردا صبح زود میرم دوباره..احتمالا دیگه نیام تا پایان دوره..۲۰ روز دیگه... 

 

اینجا رو هواشو داشته باشین دوستای همیشه با معرفت من... 

 

برمیگردم..راستی همیشه سر نمازام به یاد همه شماها هستم دعا میکنم واستون... 

 

دعام کنین.. 

 

یا حق..فعلا...  

 

 

 

 

 

 

 

این رنگم فقط به خاطر عشق تو..صورتی 

 

کاش اینقد بد نبودم واست... 

 

شرمنده...ببخشم دیگه...

 

 

 

  

 

نظرات 17 + ارسال نظر
الهام جمعه 26 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:31 ب.ظ http://ads.ydc.ir/register.asp?ref=takupu

آیا به دنبال راهی هستید که با صرف هزینه کم برای تبلیغات بازدید کنندگان سایت شما چندین برابر شده و آمار فروش شما افزایش پیدا کند ؟

نوچ..نیستیم...

باران جمعه 26 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:43 ب.ظ

اول

اره اول..:دی

[ بدون نام ] جمعه 26 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 04:41 ب.ظ http://sarinakhoshkele.iranblog.com


جدیدترین مدل لباس عروس*آرایش خلیجی*مدل دامن*آرایش لبنانی*لباس مجلسی و ارسال اس ام اس مجانی روزی 3عدد http://naneghezey.iranblog.com

نازنین جمعه 26 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 06:33 ب.ظ http://shiny-star.blogfa.com

ایشالا تموم شه راحت شی زودتر

ایشالاااااااااا..خدا از دهنت بشنوه..مرسیییییی...

باران شنبه 4 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:05 ب.ظ

داداشی نمیدونم ولی فک میکنم دیگه دوست نداری نت بیای مجبور نیستی.من دیشب و امشب کلی تک زنگ زدم که بیای حتی بهت گفتم بیا نت که نیومدی به هر حال امیدوارم موفق باشی.دیگه من زنگ نمیزنم و مجبورت نمیکنم.خداحافظ!!

دوست داشتم بیام نت همون موقع..ولی بیرون بودم اونموقع خب...نشد که بیام وگرنه میومدم ابجی جون...

پت دوشنبه 6 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:22 ق.ظ http://pato0mat.blogfa.com/

سلام بد بدو پت عکسشو در ملع عام به نمایش میزاره

اومدمممممممممممممم..

اوه اوه دیر رسیدم نیست که..:دی

سارا چهارشنبه 8 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:37 ب.ظ http://alone-cowgirl.blogfa.com

وووییی..:دی

مریم شنبه 11 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:31 ق.ظ http://yohoho.blogfa.com

پس خیلی هم بد نیست سربازی، دنبالش باشم که یه چند ماهی بیام مرد شم p:

نه خیلی هم خوبه تازه سربازی..ادم مرد میشه کلی..:دی

اره تو هم بیا یخورده مرد شو خوبه واست..:دی

://pato0mat شنبه 11 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:26 ق.ظ http://http://pato0mat.blogfa.com

سلام با

بازی خاطرات مرگبار

به روزم
http://pato0mat.blogfa.com

ایوللل..ممنون خبر دادی...

نیلوفر شنبه 11 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:24 ب.ظ http://taranesadegi.blogfa.com

وبلگت خوبه ُ یعنی عالیه
به من هم سر بزن نظر بده

ممنونم مرسی..چشم میام ایشالا...

پت یکشنبه 19 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:10 ق.ظ http://pato0mat.blogfa.com

سلام اگه عیدی از امام رضا میخای بدو بیا وبلاگم بدو تا دیر نشده تا امشب فرصت داری ها به هر حال عیدت پیشاپیش مبارک شاد باشی همیشه

اومدممممممممممممممم..

هوراااااااااااااااااااااا چه کار جالبی...

پت دوشنبه 20 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:38 ق.ظ http://pato0mat.blogfa.com

ممنون اینو خود اما م رضا به دلم انداخت باشه حتما بهش میگم پرینت میگرم میندازم تو ظریح

امام رضا ایشالا هرچی دلت میخواد بهت بده و حاجتهاتو ازش بگیری به خاطر این کارت..مرسیییی...

پت پنج‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:58 ق.ظ http://pato0mat.blogfa.com

سلام با اخرین پست به روزم عکسای حرم رو هم
گذاشتم نامه هاتون رو هم انداختم تو زریح

اااااااا...چرا اخرین پست؟؟ الووووووووووووووو...خیلی بدی...


ممنون از لطفهایی که در حقمون کردی...

ولی میام مزنمتا..اخرین پستت اگه باشه...

نیلوفر جمعه 24 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 04:42 ب.ظ http://man-pm.blogfa.com/

تا وقتی سرباز ممکلکت شما باشی خیالمون از بابت همه چی جمعه
دیگه صد در صد آمریکا فردا پس فردا حمله می کنه

دست شما درد نکنه دیگه..یعنی ما اینقدر...نه بابا دیگه اونقدرا هم چیز نیستیم..:دی

ارمیکا قلط میکنه بخواد حمله کنه..خودم میکشمش ارمیکای نامرد بی تربیتو...بله هم..

پونی خانوم یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 08:13 ب.ظ http://poni.blogsky.com/

خدا صبرت بده
راستی داداش منو قبلانا لینک کرده بودیا

ممنون..خدا به رفتگان شما هم صبر بده ایشالا پونی جان..:دی

خب اره..باز دوباره ادرس عوض کردی تو؟؟ دوباره لینکت میکنم...

[ بدون نام ] جمعه 22 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 09:10 ق.ظ

سلام
چه خوفی تو عموووووووووووووو !

سلاممممممممممم...

من عمو نشدم هنوزز..

تو چرا اسمتو ننوشتی بیام حسابتو برسم..:دی..خندههه...

خوبی از خودته عسیسم...

همراز چهارشنبه 27 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 11:48 ب.ظ http://hamraze_sokot.persianblog.ir/

ایام به کام

ممنونم مرسی..و همچنین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد