درس عبرت...

سلامممممممممممم خدمت بر و بچ...

خوفید؟؟

منم بد نیستم...میگذره...

خب...از کجا و چی شروع کنم؟؟

اول اینکه...بنده اون هفته ای یه ۵ شبی باز بی کامی شده بودیم...دوشبش به خاطر نبودن عضوی از کامی جان بود که به دیار باقی شتافیده بودیمشان خودمان...یعنی مونیتور رو طلاقش دادیم(حالا میگم چرا)...بعد سه شب بعدیش که عضو به دیار باقی شتافیده شده جایگزینی شدن اینترنتمان ناز میکردند و وصل نمیشدند..ماهم از لج هر دویشان یعنی هم مونیتور به دیار باقی شتافیده و هم اینترنت زر زرو  را کاری بر سرشان اوردیم تا باشد درس عبرتی بشود واسه ایندگان...اهم اوهوم...

دوم اینکه...و اما درس عبرت ایندگان: مونیتور رو عوضش کردم یه دونه از اینایی که همش اون پسر ژیگوله داغونه همش توو تلویزیون داره میگه اینم اخرشه گرفتم..البته خیلی وقته میخواستم عوضش کنم ولی خب جور نمیشد... نه پولش و نه شرایطش..الان دیگه اون هفته ای یخورده شرایطش جور شد ولی پولش که عمرا...خلاصه از ترس اینکه چشم و چالمون کور بشه و هم اینکه یه تنوعی داده باشیم مونیتور رو LCD خریدیم..ولی خدایی اخرشه...حالا نگین این بچه ندید بدیه میگه اخرشه ها..نه..ولی خدایی هم خوشگله و هم کیفیتش واقعا بالاست...بعدشم اینکه واسه اینترنتم از بس کارت تموم کردیم و شبا بی کارت موندیم و از اینورم کارت رو ۳۰ درصد گرون کردن و مهمتر از همه اینا دعواهای نا تمومی که همیشه تو خونه سر قبض تلفن و اشغالیش داریم و مرتب باید با بابا و مامان بحث کنیم رفتم  یه اشتراک یه ساله ADSL  عضو شدم خودمو راحت کردم الان.....یعنی اینم خدایی شرایطش جور شد...و هم اینکه دیدم واسه ما به صرفه هست خیلی رفتم عضو شدم..هرچند نامردا اول یه سالشو الان یه چک دو ماه گرفتن همشو یه جا ولی خب بد نیست...هر ماه ۱۲۰۰۰ تومن باید بدیم که با یه تخفیفات فوق سری رسوندیمش به ماهی ۱۰۰۰۰ تومن...حالا بد نیست..اخه قبض تلفن خونه ما از وقتی مهتاد شدیم روو مرز ۳۵ تا ۴۰ هزار تومن میارن..مامانم میگه ۳۰۰۰۰ تومنش مال شماهاست(منو داداشم)ولی ما عمرا زیر بار نرفتیم ولی تقریبا حول و حوش همینا بوده خسارتمون..یعنی ماهی ۱۵ تومن تلفن و ماهی هم تقریبا کارت شبانه ارزون ۳۰۰۰ تومن که باهم میشد ۱۸۰۰۰ تومن که الان شده ۱۰ تومن..البته دیگه تلفنمونم اشغال نمیشه وقتی به نت وصلیم...کلا خوبه......خب اینم از درس عبرت...

 

سومش اینکه...هیچ دقت کردین من داشتم اونوقتا یه زمانایی اون قدیما(دو ماه پیشی) یه کاری رو انجام میدادم بعد دیگه صداشم در نیومد...اره دیگه..داشتم پایه یک میگرفتم مثلا...تا اونجایی هم پیش رفته بودم کهامتحان ایین نامه رو قبول شده بودم.....اههه..این کارم با اینکه خیلی علاقمند هستم شدید هی امروز فردا کردم که خیلی دیر شد الان دیگه باز باید برم این ازماش لعنتی و مذخرف عدم اعتیاد رو بدم...چون سر یک ماه باطل میشه..گریههههه...باید برم دنبالش از شنبه دیگه و کارشو تموم کنم...

 

چهارمندش اینکه...هیچی دیگه...یادم نمیاد چیزی...اهان..من گوشی میخوامممممم...این

N76  قرمز خوشکله نو کیا رو اخرش من میخرم...واقعا خوشگله به نظر من..با اون رنگ قرمزش.ایولللللل...

پنجمندندش اینکه...من واقعا تنبل شدم انگاری در کامنت گذاشتن واسه دوستای گلم..از همینجا اعلام میدارم اگه دیر و زود کامنت میزارم..اگه بعضی وقتا نمیزارم و هر چیز دیگه دلیل بر فراموشی و بی معرفتیم نیست به خدا...بعضی وقتا با اینکه میخونم نوشته هاتونو ولی مخم هنگ میکنه نمیدونم چی باید بنویسم و شبا هم من میام که اصولا خسته ام یکی ئلیلشم همین میشه که مخم نمیکشه...خلاصه ببخشید دیگه خودتون به بزرگواریه خودتون...

ششمندش که دیگه واقعا هیچی...

با اجازه..خوش باشین و موفق همگی همیشه..فعلا...یا حق...