-
جمعه لعنتی...
جمعه 12 بهمنماه سال 1386 21:18
سلام به همه گلای عزیزم... خوبین ایشالا؟؟ منم بد نیستم..فقط خیلی خیلی دلم گرفته...جمعه هست دیگه...کاریش نمیشه کرد... ای دی اس الم باز قطعه چند روزیه...فردا وصلش میکنم و میام اپ میکنم...کامنتای با محبت تک تکتون پیشم محفوظه و جاش امنه امنه..خیالتون راحت...فردا ایشالا همشو جواب میدم و یه اپم میکنم..ایشالا... دعا کنین...
-
سوت...
جمعه 5 بهمنماه سال 1386 00:24
ســـــــــــــــــــــــــــلام سلامممم سلاممممممممم... من هزارتا سلامم بکنم ایندفعه دیگه بازم کمه فک کنم... خوبین؟ خوشین؟ خوش میگذره؟ چیکار میکنین با امتحانا..کشتی میگیرین حسابیا..آره؟؟ ایولللل... راستشو بگین توو این مدت وقتی میومدین اینجا هی با این پست ناهنجار عصبانیت روبرو میشدین چقد فحشم میدادین؟؟ خب دیگه..تا یه...
-
عصبانی هستیم...
سهشنبه 11 دیماه سال 1386 22:59
سیلامممممممممم... خوفین؟؟ خوشین؟؟ ۱- کامی جون که ایشالا حالا دیگه میخوام سر به تنشون نباشه ویروسی گردیدند... ۲-۳ شبه که اینجور شده اند و ما وقت نکردیم ویروسهای نا به کار رو خفه نماییم... ۳- حالا همه اینها یک طرف..مسنجرمان که کلا قاط زده است از همه اش بدتر...مسنجر باز میشود ولی ما قادر به خواندن هیچ گونه افی نمیشویم و...
-
تقدیم به تو...
دوشنبه 10 دیماه سال 1386 20:48
به نام خدا سلام... خوبی علی جوونم؟؟؟؟ بازم فرشته ی کوچولویه تو اومد... می خواد بازم بگه.... تو خوب می دونی که چقدر دلم پره... خوب می دونی چی که نکشیدم.... علی جوونم همه ی اینا تقدیم به تو.... امروز یک روز بارانی است دل به رنگ آبی آسمان , تیره و تار شده است قطره های درخشان باران پهنه ی وسیع زمین را فراگرفته است و اما...
-
تقدیم به تو...
سهشنبه 4 دیماه سال 1386 22:53
به نام خدا چی میخوای از جونم؟ چرا دست از سرم بر نمی داری؟ مگه من چه هیزم تری بهت فروختم؟ من باید از دست تو چیکار کنم؟ تو رو به خدا دست از سرم بردار!!! چرا هر شب میای سراغم؟ آخه تو نمی خوای بخوابی تقصیر من چیه؟ چرا خواب رو از چشمام گرفتی؟ چهاردهم به چهاردهم با اون قیافه ی گرد و قلمبه سر و کلهت پیدا میشه! آخه ماه من چرا...
-
شب..شب یلدا...
جمعه 30 آذرماه سال 1386 00:40
سلام...یه سلام ساده اما گرم به همه شماها...شما دوستای با معرفت و عزیزم... حسه بود گفته بودم..این نامرد منو فرستاد خودش همون تهران موند و نیومد..حالا هم که اومده اخرش خودش نیومده..شاگرداشو فرستاده.. من حالا دستم بهش برسه..حسابشو میرسم... نمیدونم من تنبل شدم.که الان دارم میشنوم همگی دسته جمعی گفتین بعلههههههه... یا...
-
رد میشویممم...
جمعه 23 آذرماه سال 1386 23:15
سلاممممم عزیزانم... خوبینن؟؟ وقت نداریم اصلا و ابدا.. فقط امدیم بگویم ما داریم میرویم یه دو روزی به پایتخت سر بزنیم..شنیده ایم اوضاع بهم ریخته اس بد فرم..داریم میرویم کارها را راست و ریس کنیم و و بیاییم... .. ازمان درخواست نموده اند و اسرار پشت اسرار که برویم ماهم دلرحممم قبول زحمت فرمودیم بسی... (قضیه اون اقای دوم...
-
بدون عنوان...
یکشنبه 18 آذرماه سال 1386 23:30
سلام... نیدونم... چی بنویسم... حس میکنم دیگه نوشتن من نه فایده ای داره نه خواننده ای نه برای خودمم ارامش بیاره..البته یه حسه همه اینا...شایدم از بیخ و بن اشتباه باشه این حسه... خب چی بگم..یه ماجرایی اون هفته ای دیدم که هنوز که هنوزه بعد از ۱۰ روز رو اعصابه منه..نمیدونم چه جوری باید تعریف کنم که منظورمو برسونم و همچنین...
-
خوشحالی میکنیممم...
چهارشنبه 7 آذرماه سال 1386 23:55
سلام... حال شما؟؟ خوفین؟؟ خوشحالی میکنیمممممممممممممممممممممممممم... من تنبل الان عصبانیم.. ...چرا نداره که... واس اینکه چند دفعه ازتون ادرس اسمایلیها رو خواستم و شماها هم بهم دادین و بازم من دانلودشون نکردم که داشته باشم الان که میخواهیم خوشحالی بنماییم نداریم از این شکلکای مسخره که بتوانیم با انها مقداری از احساسات...
-
چقدر من هر شب اپیدم...
شنبه 3 آذرماه سال 1386 22:52
ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام بر دوستان گرام و عزیزم... خوبین خوشین خوش میگذره..اوضاع احوال خوبه...؟؟؟ دقیقا همه دیگه متوجه هر شب اپ کردن من شدین دیگه اره؟؟ به سلامتی و خوشی ایشالا..مبارکی و میمنت..شادی خوشحالی و تندرستی ایشالا... اقا میگن حرف پیش یه بیتربیتیی میکنه تو ریش...حالا شده این...
-
هر شبانه...:دی
سهشنبه 22 آبانماه سال 1386 00:11
سلاممممممممممممم..چه حال چه احوال؟؟ خوبین؟؟ اوه اوه..میبینم که انگاری یخورده هوا ابریه اینجاها.. باز من یه چیزی گفتم توش موندم.. اصلند اصلندشم تقصیر من نیستا... از جمعه تا حالا این ای دی اس ال لعنتی مث همیشه فرتی وصل میشه ها..ولی عمرا نه مسنجرمو باز میکنه و نه هیچ سایت و وبلاگی رو...گریههههههههه... هی هرروزم میخوام...
-
نیدونم...
سهشنبه 15 آبانماه سال 1386 15:45
سلام بچه ها... خوبین؟؟ الان یه حسی دارم که خودمم نمیفهمم چیه؟؟ هم دلم گرفته هم نگرفته...هم خیلی غمگینم حس میکنم هم حس میکنم یه شادیه کوچیک ته دلمه که نمیدونم واسه چیه...هم پر از انرژی هستم و هم خالی...هم راضی هستم و هم ناراضی... بیخیال..کلا مث حیوون گوش بلند چهار دست و پا چشم قشنگه تو گل گیرم... خدایی چشم الاغ رو از...
-
خوبم
شنبه 12 آبانماه سال 1386 23:10
سلاممممم... خوبین؟؟ خوشین؟؟ منم خوبم..خیلی بهترم...خوبیم اینه پوستم کلفته و تو این موارد کم حافظه... هر بلایی سرم بیارن زود یادم میره...بیخیالشون..ناحق میگن به خودشونو بچه هاشونو بر میگرده...من کاری ندارم باهاشون... خلاصه اینکه ببخشین نگرانتون کرده بودم و الانم دیگه اینو نوشتم بگم حالم خوبه اگه نگران بودین احیانا...
-
بدم
پنجشنبه 10 آبانماه سال 1386 10:59
سلام... خسته ام... حوصله ندارم... دیوونم کردن... کسی میدونه چی از جون من میخوان اینا؟؟ میخوام برم بدتر از بد بشم...هرکار بدی که تو دنیا میشه انجام داد و بدم... چه جوری میشه راحت شد از دست اینا؟؟ زنده زنده ادمو میسوزونن... راستی...دلم برا همه شماها تنگ شده...برای خونه های قشنگتون... فعلا...
-
درس عبرت...
چهارشنبه 2 آبانماه سال 1386 01:02
سلامممممممممممم خدمت بر و بچ... خوفید؟؟ منم بد نیستم...میگذره... خب...از کجا و چی شروع کنم؟؟ اول اینکه...بنده اون هفته ای یه ۵ شبی باز بی کامی شده بودیم... دوشبش به خاطر نبودن عضوی از کامی جان بود که به دیار باقی شتافیده بودیمشان خودمان...یعنی مونیتور رو طلاقش دادیم(حالا میگم چرا)...بعد سه شب بعدیش که عضو به دیار باقی...
-
پروردگارا...
دوشنبه 23 مهرماه سال 1386 01:04
ســـــــــــــــــــــــــــــــیلام... امشب خونه یکی از اشناها مهمون بودیم... یه پوستر به تیفالشون چسبونده بودن اینارو نوشته بود روش : پروردگارا... به من ارامش ده تا بپذیرم انچه که نمیتوانم تغییر دهم... دلیری ده... تا تغیر دهم انچه که میتوانم تغییر دهم... بینش ده... تا تفاوت این دو را بدانم... و مرا فهم ده... تا...
-
بازم بازی...
پنجشنبه 19 مهرماه سال 1386 02:15
سلامممممممممممم دوستای گل و نازنینم... خوبین خوشین؟؟ خب اول از همه بگم از طرف نگین عزیزم و مرجان خانومیه گل گلابم به بازی دعوت شدم من... این بازی اینجوریه که البته خیلیاتون میدونین و خوندین و انجامم دادین احتمالا..اینجوریه که ادم باید بعضی از پته هاشو بریزه رو اب و چوب حراج بزنه به مالش... و اما بازی... خودتو معرفی کن...
-
بارون میخوام...
چهارشنبه 11 مهرماه سال 1386 22:44
پی نوشت پنجم... نگین خانومه دیگه... ســـــــــــــــــــلام علیکم... احوالات دوستان خوبست ایشالا؟؟ به سلامتی و خوشی... اینجانب ژیگولو خان بد قول میباشم...اومدم امشب اپ کنم دیگه... هیچ بهونه ای هم دیگه ندارم...بهونه قبلیام همش تموم شده..کامی خره خداروشکر هنوز مرگش نشده تو این چند روز..اینترنتم حالش بد نیست...فقط چیزی...
-
بلاخره آپیدم...
یکشنبه 1 مهرماه سال 1386 14:16
سلام سلام ســـــــــــــــــــــــــــــــــلام... چه حال چه احوال...؟خوبین؟ راستش خودمم بعد از اینهمه غیبت و بد قولی نمیدونم چی باید بگم...کامی خدا لعنت کرده همچنان خرابه...بعد از ۴..۵ دفعه ویدوز بالا پایین کردن و هزار مسخره بازی یکی دورزی خوب بود اونم به زور هزار خواهش و التماس..که همون دفعه ای بود که ۴..۵ روز پیشی...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 22 شهریورماه سال 1386 18:45
سلام بچه ها... خوبین؟؟ من خیلی بهترم...(البته به جز این سرماخوردگیه لعنتی که دیشب تا حالا گرفتم)... ناز اونایی که نگرانم شده بودن معذرت میخوام..ببخشید..ممنونم از محبتتون... کامپیو ترم خرابه..هنگ میکنه هی..دیگه هم روشن نمیشه..الانم دفعه ۵ هستش دارم مینویسم..اگه وقت بشه سند کنم و این خاموش نشه... دعام کنیین..اون مشکله...
-
برگشتم..ولی چه برگشتنی...
سهشنبه 20 شهریورماه سال 1386 00:17
سلام... من امشب اومدم از مسافرت..ساعت ۱۱ شب... با هزار ذوق و شوق و دلتنگی اومدم اینجا... ولی یه اتفاقی افتاد که خیلی ناراحت شدم..فعلا که داغونم..خیلی زیاد... از همه بچه هایی که واسم کامنت گذاشتن صمیمانه تشکر میکنم..ایشالا زود همه چی درست بشه بتونم از خجالتتون در بیام...ممنونم واقعا از همه شماها که به یادم بودین...مرسی...
-
۱...۲...۳...۴...۵
دوشنبه 12 شهریورماه سال 1386 03:09
سلاممممممممممممممممم سلام سلام... خوبین خوشین؟؟ اقای تنبل خان وارد میشود... ولی هرچی هم این تنبلیه زیاد باشه اخرش دلتنگیه اینجا کار خودشو میکنه... خب اول بگم که چند شبه هر شب میام سلام میکنم اینجا چند خط مینویسم بعدم زرتی صفحه رو میبندمش..مثلا اگه رو کاغذ بود اینجوری بود که خودنویسو برمیدارم یخورده فک میکنم یه سلام و...
-
جییز کشون...
پنجشنبه 1 شهریورماه سال 1386 00:56
ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام عزیزانم... خوبین ایشالا؟؟ به سلامتی... خب از کجا شروع کنیم؟؟ اها..اول از اون ۳ میلیارده شروع میکنم... ... من عشق ماشینم یه ۴...۵ تا ماشین میخردیم در وحله اول...اگه بخوام اسم ببرم میشه اینا... سنگین : vo l vo fh12...M.A.N...escania سبک : یه...
-
دیگه...
چهارشنبه 24 مردادماه سال 1386 23:51
سلام عزیزان... اینقده میخوام بنویسم...ولی نمیدونم از چی و کجا... یعنی اتفاق اینا زیاد میفته ها..ولی حال گفتنشو ندارم..نمیدونم چم شده... چند روزیه این اینترنت لعنتی مزخرف منو کامی رو با هم داره ج ر میده...از اونور این کامیه خدا بگم چیکارش کنه دهن صاحابشو داره سر وی س میکنه...همه غلطی میکنه با اجازه شما..پنجره باز...
-
بازی...
شنبه 20 مردادماه سال 1386 00:20
ســــــــــــــــــــلام...سلام سلام... خوبی؟؟ اول از هر چیزی... عید مبعث رو به همه تبریک میگم... افتاب از کدوم طرف در اومده ؟؟ آیا ...اره دیگه من پیدام شده... حوصله و اینا به کل تعطیله..کرکره رو کشیده پایین و یه بسته است گنده هم نوشته زده جلو درش...حالا من هی بگم بابا جون حوصله بی شرف من!!! ابرومو نبر اذیت نکن مگه به...
-
...
شنبه 13 مردادماه سال 1386 00:12
سلامون علیکم... حال شما..احوال شما؟؟ خب از کجا شروع کنم؟؟ ایا؟ اهان.. اول : صمیمانه و از ته دل و با تمام وجود از محبتا و تبریکای همه دوستای گل و نازنینم تشکر میکنم و واقعا شرمندم کردین..مرسی ممنون مچکر...والا اینقد بهم لطف داشتین همیشه و تو کامنتای پست قبلی بیشتر که بیشتر جوابها شد تشکر و مرسی و ممنون...واقعا این کلمه...
-
تولد ابجی جونیم...
دوشنبه 8 مردادماه سال 1386 00:43
ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام... دارین طول سلامو؟؟؟ این طولانی بودنش میدونین یعنی چی؟؟ یعنی اینکه خیلی دلم برا اینجا و بچه هاش تنگ شده... خوبین؟/ خوشین؟؟ اول از همه ولادت تنها مرد عدالت و عدالت خواهی واقعی رو به همه تبریک میگم...مخصوصا به...
-
یادش به خیر...
چهارشنبه 3 مردادماه سال 1386 00:13
salammmmmmmm... che hal...che ahval?? khosh migzare... ... خاریجیکی نوشتم حال کنین... میبینم که کسی یادشو این ژ یگولو هم نیس انگاری...بودو نبودش یکی شده فچ کنم انگاری... اکشال نداره... اقایون خانوما...توجه توجه... هاااا..چی میخواستم بگم؟؟ هیچی یادم رفت... این یه نمونه از کل روز منه..۶۰ درصد حرفایی رو که میخوام بزنم و...
-
۷ خان ژیگولو
سهشنبه 26 تیرماه سال 1386 00:50
سلام برو بچه های گل... خوبید؟؟ ایشالا که باشین... من طبق معمول چند شبه میخوام بیام اینجا رو نورانی کنم (چرت و پرتامو بنویسم) ولی اصلا دست و دلم به نوشتن نمیرفت...نیدونم چرا..یه جورایی حوصله نوشتنو نداشتم... ولی امشب دیگه بد جوری دلم واسه همون چرت و پرتا تنگ شد گفتم میرم یه چیزی مینویسم... ... اقا من تنبلی کردم هنوز...
-
سر گمشده کلافه!!!
سهشنبه 19 تیرماه سال 1386 01:00
سلام... بدون هیچ حرف دیگه ای... هرکی سر این کلافه سر در گم منو پیدا کرد خواهشا لطف کنه و بیاد بهم بده... من که دیگه از پا در اومدم از بس دنبالش گشتم و هرچی هم بیشتر گشتم و دویدم دنبالش بیشتر گمش کردم... نمیدونم... سر کلافه همه مث من اینقد سر در گمه و دارن صاحاباش دنبالش میگردن...یا فقط واسه من اینجوره ایا؟؟؟ شما...